به یاد قدیما
خیلی زود میگذره زمان.
انگار داره همه مون رو تنبیه میکنه برای زندگی نکردمون.
خیلی زود میگذره زمان.
انگار داره همه مون رو تنبیه میکنه برای زندگی نکردمون.
تحلیل یادگیری یکی از موضوعات اساسی در روانشناسی است. در این نوشتار بدون هیچ توضیح نظری اضافه ، روشی بنام پس خبا ( پ س خ ب ا ) برای خواندن و مطالعه مطالب کتابهای درسی ارائه می گردد که به نظر می رسد شیوه موثری برای بهتر فهمیدن و بهتر حفظ کردن مفاهیم و اطلاعات کلیدی است. نام این روش (PQRST) برگرفته از نخستین حرف نام هریک از مراحل پنجگانه در مطالعه متون است:
ادامه .....
.....
متن كامل در ادامه مطلب
شخصي که خودکشي مي کنـد ، تـنهايـي و نااميـدي را تـجربـه کرده است . ايـن افـراد تعارضات دوگانه اي بين زندگي همراه با استرس بي پايان و عدم امکان هرگونه تغيير يا بهبود در شرايط آن را دارند . بـه طور کلي نمي توان خودکشي را يک عمل تصادفي دانست ، بلکه خودکشي نـوعي رهايي از مشکلات و بحران هايي است که رنج بسيار زيادي را براي فرد ايجاد کرده است .
95 درصد افرادي که خودکشي مي کنـنـد ، دچار نـوعي بيماري رواني هستنـد که در ذيل توضيح داده مي شود
1 - شايع ترين بيماري رواني در اين بيماران افسردگي ( به ويژه بيماران افسرده هذياني ) است. مهم ترين عامل پيش بيني خودکشي در بيماران افسرده ، احساس نااميدي و درماندگي است
2 - اسکيزوفرني 10 درصد موارد را شامل مي شود. اين بيماران به دليل افکار هذياني يا توهمات شنوايي آمرانه دست به خودکشي مي زنند .
3 - دمانـس و دليـريـوم در 5 درصد مـوارد علت خودکشي هستـنـد . در ايـن بـيـماران علـت اصلي افسردگي يا اختلال شناختي همراه با دنمانس يا دليريوم است .
4 - اختلالات همراه به ويژه اعتياد به الکل يا موادمخدر يا اختلالات شخصيتي نيز از اختلالات زمينه اي موجود در بيماراني است که اقدام به خودکشي مي کنند .
5 - پنچ درصد افرادي که خودکشي مي کنند ، بيماري رواني خاصي ندارند . از دست دادن روحيه ، بيماري هاي کشنده و انتهايي ، دردهاي مزمن ، از علل خودکشي در اين گروه است .
ساير عوامل موثر در ارزيابي خطر خودکشي عبارتند از : انزواي اجتماعي و نداشتن منابع حمايت کننده ، داشتن يک هدف و نقشه براي خودکشي ، سابقه خودکشي هاي قبلي به خصوص اگر آخرين اقدام جدي و برنامه ريزي شده بوده است ، احساس اينکه خودکشي تنها راه حل است ، جنس مذکر ، افزايش سن ، تجرد ( مرگ همسر يا طلاق ) ، بيکاري و مهارت هاي شغلي پايين .
درمان : بهترين درمان پيشگيري است . چرا که اغلب خودکشي ها در بيماران روان پزشکي اتفاق مي افتد ، که با درمان مناسب مي توان از بروز آن جلوگيري کرد .
الف : درمان سرپايي و فرستادن بيمار به خانه ( در بيماراني که افکار جدي خودکشي ندارند و افراد خانواده يا دوستان بتوانند در منزل از بيمار حمايت و مراقبت کنند ، درمان سرپايي انجام مي شود ولي اگر بيمار تنها زندگي مي کند ، نبايد به حال خود رها شود ) .
ب - بستري کردن در بيمارستان عمومي ( اين حالت خصوصا در بيماراني به اجرا در مي آيد که دنبال اقدام به خودکشي دچار عوارض جسماني شده اند . در اين بيماران مشاوره روان پزشکي الزامي است ) .
ج - بستري کردن در بخش روان پزشکي
د - درمان اختصاصي بيماري اوليه .
خودشيفتگي در زبـان هاي اروپـايـي بـه « نارسيسم » موسوم است . واژه نارسيس از همـان نرگس که در زبان فارسي است منشا مي گيـرد . اين افراد خود را بدون جهت بزرگ مي پندارنـد که ممکن اسـت بـه صـورت رفتـارهاي بـزرگ منشانه هم تظاهـر يـابـد . نسبـت به ارزيابي خود به وسيله ديگران بسيار حساس هستند. اينها نيازمند توجه و ستايش دايمي هستند و اگر ديگران از اين کار غفلت کنند ، خود به جست و جوي تحسين مي پـردازنـد و به لطايف الحيل ، ديگران را وادار به تـمجيـد از خويش مي کننـد . اگر دوست يا همسـر آنان لحظه اي دست از تحسيـن آنان بـردارد ، خشمگيـن ، مضطـرب و افـسرده مي شوند و با رنجيدگي او را به قدرناشناسي و حماقت متهم مي کنند .
درمان اين بيماران و حتي متقاعد کردن آنان براي مراجعه به روانپزشک کار دشواري است زيرا آنها اظهار مي کنند که مـن از دکتـر بيشتـر مي دانـم . به هـر حال روان درماني با هـدف ايجاد بينـش بـراي بيـمار ، درمان اصلي را تشکيل مي دهد.
اعتماد به نفس به درجه توجه افراد نسبت به خويش يا احترامي كه به خود ميگذارند اشاره دارد و مقدار ارزشي است كه افراد براي تواناييها و عقايدشان قائل ميشوند.
وارن (1991) ميگويد: اعتماد به نفس به دو بخش تقسيم ميشود:
بخش اول: توانايي گفتن اينكه «من مهم هستم»، «من به حساب ميآيم»
بخش دوم: توانايي گفتن اينكه «من با كفايت هستم»، «من چيزي براي عرضه كردن به ديگران و دنيا دارم.» همه ما به نوعي با مسأله اعتماد به نفس و نقش و اهميت آن در جريان زندگي مواجه هستيم بنابراين ميتوانيم با استناد به علائم علمي و مستند كاهش اعتماد به نفس در متن ذيل ميزان اعتماد به نفس خويش را محك بزنيم و مورد ارزيابي قرار دهيم.
علائم كمبود اعتماد به نفس:
سه تيپ رنجور
شخصيت روان رنجورانه را تا چه اندازه ميشناسيد؟ تا چه حد با نگرشها و رفتارهايي اين افراد آشنا هستيد؟
نگرشها و رفتارهايي كه بيانگر تمايل به سوي مردم است، عليه مردم حركت ميكند و يا اين كه از آنها فاصله ميگيرد. «كارن هورناي»، يكي از روان تحليلگران و كسي كه سالهاي اوليه كودكي را در شكلگيري شخصيت انسان بسيار مهم ميداند معتقد است: نيروهاي اجتماعي در كودكي بر رشد شخصيت تأثير دارند نه نيروهاي زيستي. به نظر هورناي، مردم نه به وسيله پرخاشگري بلكه به وسيله نياز به ايمني و محبت برانگيخته ميشوند.
نظريه شخصيت او شرح ميدهد كه چگونه كمبود محبت در دوران كودكي، اضطراب و خصومت را پرورش ميدهد.
در يك لحظه ناگهان احساس كردم تمام دنيا روي سرم خراب شده و عرق سردي روي پيشاني ام نشسته است. در حالي كه از سرزنش هاي مكرر اطرافيانم به ستوه آمده بودم خود را بر روي تخت بيمارستان مي ديدم.
نمي توانستم حرف بزنم ولي صداي آنها را مي شنيدم. حس مي كردم نيمي از بدنم فلج شده و حتي قادر به راه رفتن هم نيستم. همه دوروبرم را احاطه كرده اند و مي شنوم كه مي گويند انگار به كما رفته . همسرم را مي ديدم كه با نگراني مدام به اين طرف و آن طرف مي رود و كساني كه هميشه مرا مورد آزار قرار مي دادند حالا بيش از اندازه دلواپس شده اند. همين احساس خوبي به من مي داد. در ميان اين فضاي تشويش زده ناگهان صداي پزشكي را شنيدم كه مي گفت: نگران نباشيد. هيچ اتفاقي نيفتاده، او كاملاً سالم است.
با واكنش هيستري تا چه حد آشنا هستيد؟ آيا با مرور خاطره فوق به اين فكر كرديد كه شايد شما هم در زمان هايي از زندگي خود به اين حالات دچار شديد و يا اين كه شكايت هاي جسمي مكرري داشته ايد در حالي كه هيچ كدام از آنها واقعيت خارجي نداشتند و حتي پزشك هم آن را تاييد نكرده است؟
هيستري پديده اي است كه شايد بتوان آن را در زمره بيماري هاي اعصاب و روان قرار داد....
برای خواندن ادامه مطلب پایین کلیک کنید